سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایان نامه تعیین نقش عامل های شخصیتی و استرس تجربه شده با سلامت

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته

عنوان : تعیین نقش عامل های شخصیتی و استرس تجربه شده با سلامت روانی و مولفه های آن در معلمان 

 

عنوان پایان نامه:

تعیین نقش عامل های شخصیتی و استرس تجربه شده با سلامت روانی و مولفه های آن در معلمان

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

مقدمه:

 شخصیت و تعادل روانی معلمان بیش از سایر طبقات اجتماعی مورد نظر ودارای اهمیت است . تماس نزدیک معلم با دانش آموزان و نفوذی که بر آنها دارد اگر وضعیت سلامت روانی معلمان شناسایی گردد وبرای بهبود سلامت روانی آنان برنامه ریزی شود ، عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز بهتر شده و با کاهش نرخ افت تحصیلی دانش آموزان، کمک شایانی به اقتصاد آموزش و پرورش خواهد شد(فونتانا، د و آبوسیری، 1382).

یکی از عواملی که بهداشت روانی معلمان را به خطر می اندازد موضوع استرس شغلی آنان است. موضوع استرس در همه مشاغل مطرح است اما در ارتباط با شغل معلمی استرس معنای خاصی پیدا می کند زیرا که یک معلم علاوه بر مسائل و مشکلات که در همه مشاغل و برای همه افراد وجود دارد با یک سری از مسائل و محدودیت هایی که صرفاً ناشی از نوع شغل معلمی است نیز مواجه می باشد.

تحقیقات انجام شده بر روی استرس معلمان نشان می دهد که نسبت استرس تجربه شده معلمان بسیار بیشتر از دیگر افراد جامعه است. فونتانا و آبوسیری با استفاده از یک نمونه معلمان ابتدایی و متوسطه انگلستان نشان دادند که بیش از72درصد معلمان به طور خفیف و 23 درصد به طور جدی فشارهای روانی ناشی از کار را تجربه می کنند.

علاوه بر فشارکاری و استرس ویژگی های شخصیتی معلمان در سلامت عمومی، نحوه تدریس، چگونگی ارتباط و روابط اجتماعی آنان تأثیر می گذارد.

عوامل شخصیتی مهمترین ویژگی هایی است که اهمیت کار بر روی آنها ملموس است. چرا که به نظر هیگارد شخصیت الگوهای معینی از رفتار و شیوه های تفکر است که نحوه سازگاری فرد را محیط تعیین می کند(شولتز، 1387). از نظر شلدون سازمان یافتگی پویش جنبه های ادراکی، عاطفی، انگیزشی و بدنی فرد را شخصیت می گویند(گروسی، 1380). از نظر کریمی شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگی های جسمی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می کند(کریمی،1389 ).

با توجه به تعریف شخصیت می توان استنباط نمود که رفتار معلم در کلاس، چگونگی تعامل معلم با دانش آموزان و حتی روش تدریس معلم، تحت تأثیر عوامل و صفات شخصیت او قرار دارد و دو معلم با ویژگی های شخصیتی متفارت، امکان دارد در نحوه تنبیه، روش تدریس و… به شیوه های متفاوتی رفتار نمایند.

پژوهشگران نتیجه گیری کردند افرادیکه در برون گرایی بالا و روان رنجورخویی پایین هستند به صورت ژنتیکی آمادگی پایداری هیجانی را دارند. بررسی 100 مردو زن دانشجو نشان داد آنهایی که نمره زیادی در برونگرایی گرفتند. بهتر از آنهایی که نمره کمی در برونگرایی کسب کردند قادر به کنار آمدن با استرس روزمره بودند.بررسی دیگری درباره دانشجویان دانشگاه نشان داد که طی یک دوره چهار ساله، افراد معاشرتی و اجتماعی احتمالاً تعداد بیشتری از رویدادهای مثبت را مثل نمره بالا، ترفیع، افزایش حقوق در کارو ازدواج را تجربه می کنند. و دانشجویانی که نمره زیادی در روان رنجور خویی گرفتند. برای رویدادهای منفی مثل بیماری، تصادف، افزایش وزن، جریمه رانندگی یا پذیرفته نشدن در دوره فوق لیسانس آمادگی بیشتری داشتند.در بررسی دیگری اشخاصی که در دلپذیری و با وجدان بودن، بالا بودند از اشخاصی در این صفات پایین بودند سلامت هیجانی و روانی بیشتری را نشان دادند(مک کری و کوستا. به نقل از شولتز، 1387).

بنابراین، ویژگی های شخصیتی و استرس از جمله عوامل مهم و اساسی است که رفتار، روش تدریس، ارتباط متقابل با دانش آموزان و  سلامت روانی معلمان راتحت تأثیر قرار می دهد. که این هم ایجاب می کند تا هر جامعه ای برای پیشبرد اهداف خود به سلامت روانی معلمان اهمیت ویژه قائل باشد.

1-1- بیان مسأله

معلم از اساسی ترین عناصر تعلیم و تربیت  است. بدون وجود معلم امکان تعلیم و تربیت وجود ندارد. زیرا معلم راهنما و جهت دهنده  ی فعالیت های تربیتی است و به واسطه ی وجود معلم است که تعلیم و تربیت در جهت هدف هدایت می شود ( پترووسکی و دیگران، 1972).

در گذشته نه چندان دور معلم در نظام های آموزشی رسمی؛ نقش انتقال دانش را داشته است و جزو منابع مهم اطلاعات محسوب می شده است. کلاس های درس او از نظم و انضباط خشک برخوردار بوده و روش عامرانه بر آن حاکم بوده است. یافته های پژوهشی مختلف، توسعه اجتماعی و فرهنگی، نیازهای نو یا متفاوت و سایر عوامل اثر گذار سبب گردیده اند تا امروزه نقش معلم تغییر یابد. اگر معلم در گذشته به انتقال دانش تاکید داشته است اکنون باید بیشتر وقت خود را، صرف شناخت مشکلات یادگیری فراگیران کند و حالت هدایت کننده و تسهیل گر یادگیری را داشته باشد( فتحی آذر، 1382).

می توان گفت که امروزه معلمان یکی از ارکان اساسی و بنیادی در فرایند بهسازی و بالندگی جامعه بشمار می آید اثر بخشی و کارآیی معلمان در پیشرفت اجتماعی،  اقتصادی،  سیاسی و فرهنگی جامعه غیر قابل انکار است. در این میان جوامعی که تلاش گسترده ای را جهت آرامش و آسایش روحی و جسمی و همچنین محیط فردی و اجتماعی معلمان انجام می دهند. به نحو احسن از توانایی آنها در جهت ترقی و پیشرفت استفاده می کنند.

یکی از عواملی که در تدریس و کنترل کلاس و روابط اجتماعی معلمان تاثیر می گذارد ویژگیهای شخصیتی آنهاست.  تحقیقات صورت گرفته بر روی شخصیت معلمین بر این فرض تاکید دارند که شخصیت معلم تاثیر بسیار مهمی درفرآیند تدریس و یادگیری دارد.

مک کری و جان[1] (1992) شخصیت را در راستای پنج عامل اصلی، روان رنجور خویی[2]، برونگرایی[3]، گشودگی[4] در برابر تجربه، توافق پذیری[5] و با وجدان بودن [6] توصیف می کنند. روان رنجو.ری خویی به تمایل برای تجربه اضطراب،  تنش، خود محوری، خصومت، تکانشوری، افسردگی کم اطلاق می شود. برونگرایی، تمایل برای مثبت بودن، قاطعیت، تحرک و اجتماعی بودن گفته می شود. گشودگی در برابر تجربه، تمایل به کنجکاوی، هنر نمایی، خرد ورزی، روشنفکری و نوآوری اطلاق می شود. توافق پذیری، تمایل برای گذشت، مهربانی، سخاوتمندی، اعتماد ورزی، همدلی، فداکاری و وفاداری ( سارافینو 2002) در نظر گرفته می شود و در نهایت با وجدان بودن به عنوان تمایل به سازمان دهی، کارآمدی، قابلیت اعتماد، خویشتن داری و منطق گرایی قلمداد می شود( جان، 1989، مک کری و جان، 1992 و حق شناس ، 1385 به نقل از ارجی 1387).

از طرف دیگر، هموستازی در اثر فرآیندهای جبرانی که در پاسخ به تغییرات محیط داخلی بدن ایجاد  می شود تامین می گردد. این فرآیند زیست شناختی که به طور غیرارادی کنترل می شود به دنبال تعادل شیمیایی و فیزیولوژی می باشد.هر گاه عوامل مختل کننده، این تعادل پویا را بهم بزند سبب عدم تعادل حیاتی شده و استرس یا تنیدگی بوجود می آید به عبارت دیگر تنیدگی حالتی است که در اثر تغییر محیطی که به عنوان آسیب، چالش یا تهدید برای تعادل پویای فرد تلقی می شود، ایجاد می گردد( هنرپروران، 1386)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید


پایان نامه رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازما

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد ارسنجان

دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی

پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد(.M.A)

گرایش: صنعتی و سازمانی

عنوان:

رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان کارخانه قند اقلید

استاد راهنما:

دکتر سید احمد میرجعفری

استاد مشاور:

دکتر سهیلا جاهدی

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده:

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان کارخانه قند شهرستان اقلید بود. نمونه این پژوهش شامل170 نفر از کارکنان بودند که به صورت تصادفی ساده از بین کلیه کارکنان انتخاب و با استفاده از پرسشنامه­های مربوطه مورد ارزیابی قرارگرفتند. طرح پژوهش از نوع همبستگی می­باشد و برای تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه استفاده شد. بر اساس فرضیه های پژوهش، نتایج نشان داد که، از میان ابعاد پنج گانه شادکامی، جهت پیش بینی واریانس وظیفه شناسی و مردانگی فقط بعد عزت نفس، در خصوص نوع دوستی و مردانگی صرفا شادکامی کلی، همچنین جهت خلق مثبت فقط شرافت شهروندی نقش معنی داری دارند و دیگر ابعاد شادکامی در پیش بین واریانس رفتار شهروندی نقش معنی داری نداشتند. از بین ابعاد شادکامی، جهت تبیین واریانس وظیفه شناسی، هیچکدام؛ جهت تواضع، نوعدوستی و مردانگی فقط بعد درک سرچشمه هستی و در خصوص شرافت شهروندی فقط هوش معنوی کلی نقش معناداری دارند. هیچ یک از مولفه های هوش معنوی، در پیش بینی واریانس “وظیفه شناسی” نقش معناداری نداشتند. همچنین از میان مولفه های هوش معنوی جهت پیش بینی واریانس دیگر ابعاد رفتار شهروندی(تواضع، نوعدوستی و مردانگی)، صرفا مولفه درک سرچشمه هستی، نقش معناداری داشته است. نهایتا اینکه در خصوص پیش بینی واریانس دیگر بعد رفتار شهروندی یعنی، شرافت شهروندی، صرفا هوش معنوی کلی نقش معناداری داشته است.

فصل نخست: کلیات پژوهش

1-1- مقدمه

بیش از یک قرن است که تفکر غالب مدیریت بر این محور چرخیده است و می چرخد که تمامی تلاش های سازمان باید در جهت بهبود مستمر باشد. همزمان با اوج گیری نهضت مشتری مداری و ظهور زوایای جدید در مطالعات مدیریتی، مفهوم رفتار شهروندی سازمانی نیز در مطالعات مربوط به سازمان مد نظر قرار گرفته است؛ مبنی بر اینکه که نگرش ها و رفتارهای کارکنان می تواند تاثیری مثبت و یا منفی بر کیفیت خدمات داشته باشد. در مکاتب اولیه مدیریت، افراد با رفتارهایی ارزیابی می شدند که در شرح شغل و شرایط احراز، از شاغل انتظار می رفت ولی امروزه رفتارهایی فراتر از آن ها مد نظر قرار گرفته است. این رفتارها با مفاهیم رفتارهای پیش اجتماعی، رفتارهای فرانقشی، عملکرد زمینه ای، رفتارهای خودجوش و یا رفتار شهروندی سازمانی مدنظر قرار گرفته اند. امروزه این رفتارها جزء جدایی ناپذیری در مدیریت عملکرد محسوب شده و در جنبه های مختلف سازمانی وارد شده اند(بریف[1]، 2010). بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی و شادکامی با رفتار شهروندی سازمانی انجام می گیرد.

2-1- بیان مسئله

در نظام بوروکراتیک تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان بوده است. به همین جهت مناسبات سطحی و غیرقابل اطمینان بین افراد وجود دارد. اما در نظام ارزشی انسانی و دمکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم به وجود می آید. در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند. بر این اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی دمکراتیک رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود و از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند(اسلامی و سیار، 1386).

از مفاهیمی که در دنیای سازمانی امروز اهمیت زیادی پیدا کرده و نقش ویژه ای در پیشرفت و بهبود سازمانی دارد، بحث رفتار شهروندی سازمانی است. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی[1] اولین بار توسط بیتمن و ارگان[2] (1980؛ به نقل اسلامی و سیار، 1386) به دنیای علم ارائه شد. تحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسئولیت ها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند، اما اغلب نادیده گرفته می شد. این رفتارها با وجود اینکه در ارزیابی های سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه گیری می شدند و یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گرفتند، اما در بهبود اثربخشی سازمانی مؤثر بودند. این اعمال را که در محل کار اتفاق می افتند این گونه تعریف می کنند: “مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقش های سازمان می شوند”. با توجه به این تعریف، از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود که بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر، ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود می یابد(اپل بام و همکاران[3] ، 2004؛ به نقل از اسلامی و سیار، 1386).

نتایج تحقیقات نشان داده است که عوامل چندی می توانند در بروز این رفتارها نقش داشته باشند. لذا، در این تحقیق به نقش احتمالی دو عامل هوش معنوی[4] (SQ) و شادکامی[5] پرداخته می شود. امروزه اهمیت استفاده از افراد با ویژگی­های خاص ذهنی و مهارتی بسیار پررنگ تر شده است. تلاش سازمان­ها همیشه انتخاب و استخدام افراد موفق، باهوش، باپتانسیل ها و توانایی های بالاتر بوده است. به همین دلیل هنگامی که مفهوم بهره هوشی[6](IQ) در اوایل قرن بیستم مطرح شد، نظر بسیاری را به خود جلب کرد. ولی در سازمان ها، بعضی از افرادی  که بهره هوشی بالاتری داشتند، هنگام برقراری روابط اجتماعی با مشتریان یا هنگام کار گروهی با مشکل روبرو می شدند در حالی که برخی از افرادی که بهره هوشی پایین تری داشتند نه فقط در چنین موقعیت هایی بهتر عمل می کردند بلکه در زندگی و کسب و کار نیز بسیار موفق بودند. جستجوی محققین برای یافتن این برتری به ارائه هوش هیجانی[7](EQ)  انجامید. هوش هیجانی کمک می کند افراد در روابط اجتماعی و خانوادگی خود موفق­تر بوده و در هر موقعیتی بهترین رفتار و عکس العمل را داشته باشند اما هنوز ابهامات و فضاهای تکمیل نشده ای در مجموعه هوش انسانی وجود داشت رفتارهایی که بهره هوشی و هوش هیجانی قادر به پاسخگویی به آنها نبوده اند. لذا، سازمان های امروز به دنبال افرادی هستند که مهارتها و توانایی های فراتر از بهره هوشی و هوش هیجانی دارند، کسانی که کنجکاوی سیری ناپذیری دارند و همیشه به دنبال پاسخ پرسش های اساسی در زندگی خود هستند. کسانی که تغییرات آنها را نگران نمی­کند بلکه در هر تغییری به دنبال فرصت جدیدی می­گردند. نگرشی که امروزه در کنار بهره هوشی و هوش هیجانی مطرح شده است، مبحث هوش معنوی است که در مورد کارکنان سازمان و در زمینه مدیریت و توسعه فردی مورد توجه قرار می گیرد(کامکار،1386).

  هوش معنوی، هوشی است که با کمک آن فرد به عمیق ترین معانی، ارزش‌ها، اهداف و بالاترین انگیزش‌های خود دست می‌یابد. هوش معنوی درواقع هوش اخلاقی فرد است که به وی توانایی درونی برای تشخیص درست از خطا را می‌دهد. به بیان دیگر با کمک آن خوب بودن، حقیقت، زیبایی و دگرخواهی را در زندگی به کار می‌گیرد(زوهر و مارشال[8]، 2000).

آنچه در مجموعه هوش های انسانی قابل توجه است این است که  هوش معنوی نه فقط تصویر هوش انسانی را کامل می­کند بلکه بهره هوشی و هوش هیجانی فرد را نیز مدیریت کرده و به وی کمک می کند تا بهترین استفاده را از بهره هوشی و هوش هیجانی خود داشته باشد. از این رو به نظر می رسد، در دنیای کسب و کار، سازمانی که نیروهای آن از هوش معنوی بالا برخوردارند، فضای مثبت و سازنده ای دارد­ و علیرغم بحث هایی که در تبادل افکار و خواسته ها صورت می گیرد، حس احترام بالایی بین افراد وجود دارد و هر کس آماده است که در شرایط مورد نیاز، به کمک دیگران برود. بدیهی است چنین سازمانی مستقیم به سوی موفقیت پیش می­رود، موفقیتی که نتیجه اش تنها به سود سهامداران نیست، بلکه تک تک افراد سازمان همانطور که در رسیدن به این موفقیت نقش دارند، از آن سود خواهند برند(کامکار،1386).

   از طرف دیگر این چنین انتظار می رود، شادکامی که بیانگر سلامت روانشناختی است، بتواند نقش معنی داری در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی از طرف کارکنان را، به دنبال داشته باشد. پیشرفت­های سریع فناوری و اطلاع رسانی، علیرغم مزایای فراوان، خلاهایی را برای انسان معاصر به وجود آورده است. موج فزاینده افسردگی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری  بسیاری از مشکلات روحی ـ اجتماعی دیگر واقعیت های انکار ناپذیری هستند که نشان می دهند گویا شادی از جوامع بشری رخت بربسته است(آرگایل[9]، 1987؛ ترجمه: گوهری نارکی و همکاران، 1382)

شادکامی و نشاط به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهم ترین نکاتی که در این زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادکامی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شادکامی که هدف مشترک افراد است و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان است. این ارزشیابی ها ممکن است جنبه ی شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرد و یا جنبه ی عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود. بنابراین، شادکامی شامل مولفه های خشنودی، رضایت از زندگی، عدم خلق و هیجان های منفی از جمله اضطراب و افسردگی است(مرادی، جعفری و عابدی، 1384).

از طرفی، افرادی که اعتقادات مذهبی قوی‌تری دارند، میزان پایین‌تری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه، از حمایت اجتماعی بالاتر و اضطراب کمتری برخوردار و در نهایت احساس شادمانی بیشتری در زندگی خود دارند. مذهب، بسیاری از نیازهای اساسی انسان را برآورده می‌کند و خلاءهای اخلاقی، عاطفی و معنوی او را پر می‌کند، امید و قدرت را در فرد تحکیم نموده و خصوصیات اخلاقی، معنوی را در فرد و اجتماعات استحکام داده، پایگاه بسیار محکمی برای انسان در برابر مشکلات و مصائب و محرومیت‌های زندگی ایجاد می‌کند. از آنجایی که معنویت یکی از نیازهای درونی انسان بوده و برخی صاحب نظران، آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی- اخلاقی و تلاش همواره آدمی برای معنا بخشیدن به زندگی و پاسخ به چراهای زندگی می دانند، همچنین، ه عنوان توانایی تجربه شده ای به حساب می آید که به افراد امکان دستیابی به دانش و فهم بیشتر را می دهد و زمینه را برای رسیدن به کمال و ترقی در زندگی فراهم می سازد، بنابراین می تواند در شادی و روحیه بالای افراد نقش پر رنگی داشته باشد(ساغروانی، 1388).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید


پایان نامه مقایسه اختلالات رفتاری و عزت نفس و رضایت از زندگی در

دانشکده­­ ی روانشناسی و علوم تربیتی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد

رشته ی روانشناسی تربیتی

عنوان:

مقایسه اختلالات رفتاری، عزت نفس و رضایت از زندگی در نوجوانان بی سرپرست و عادی

استاد راهنما:

دکتر محمود نجفی

استاد مشاور:

دکتر محمد علی محمدی فر

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب:

فصل اول:کلیات پژوهش

1-1 مقدمه………………………………………………………………………………….2

2-1 بیان مساله……………………………………………………………………………4

3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش…………………………………………………………….7

4-1 اهداف پژوهش……………………………………………………………………….8

5-1 فرضیه های پژوهش………………………………………………………………..9

6-1 تعریف های مفهومی متغیرها………………………………………………………9

7-1 تعریف های عملیاتی متغیرها……………………………………………………..11

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

1-2 اختلالات رفتاری………………………………………………………………….13

1-1-2 تاریخچه اختلالات رفتاری…………………………………………………………13

2-1-2 تعریف و توصیف اختلالات رفتاری………………………………………………..15

2-2 اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی………………………………………………17

1-2-2 شیوع نارسایی توجه/بیش فعالی…………………………………………….17

 2-2-2 سبب شناسی………………………………………………………………17

3-2-2 زیر ریخت های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی………………………….18

1-3-2-2 عدم توجه…………………………………………………………………………18

2-3-2-2 بیش فعالی…………………………………………………………………….18

3-3-2-2 تکانشگری…………………………………………………………………..19

3-2 تعریف پرخاشگری…………………………………………………………………..19

1-3-2 پیشینه  پرخاشگری………………………………………………………………..20

2-3-2 نظریه های پرخاشگری…………………………………………………………..21

3-3-2 نمودهای رفتار پرخاشگرانه از کودکی تا جوانی……………………………….21

4-3-2 تاثیر عوامل اجتماعی بر بروز پرخاشگری…………………………………..22

4-2 تعریف اختلال اضطرابی………………………………………………………………22

1-4-2 پیشینه اختلال اضطرابی………………………………………………………22

2-4-2 اهمیت اختلال اضطرابی…………………………………………………………23

3-4-2 علائم اختلال اضطرابی…………………………………………………………23

5-2 افسردگی……………………………………………………………………………26

1-5-2 تعریف افسردگی…………………………………………………………………..27

2-5-2 پیشینه نطری افسردگی……………………………………………………..28

3-5-2 سبب شناسی……………………………………………………………………29

6-2 تعریف عزت نفس…………………………………………………………..30

1-6-2 تاریخچه  عزت نفس………………………………………………………….31

2-6-2 اهمیت عزت نفس………………………………………………………………32

3-6-2 تعریف خود و خودپنداره……………………………………………………….32

4-6-2 علت پیدایی پدیده خود،خودپنداره و عزت نفس…………………………..32

5-6-2 تغییرات در خودپنداره و عزت نفس در نوجوانی……………………………..34

6-6-2 دیدگاه نظریه پردازان درباره عزت نفس…………………………………………34

7-6-2 چهار عامل مهم در تحول عزت نفس کودک از نظر کوپر اسمیت…………..34

8-6-2 کنترل خود و عزت نفس…………………………………………………………35

9-6-2 رابطه بین منبع کنترل و عزت نفس……………………………………………35

10-6-2 تاثیر گروه همسالان بر عزت نفس کودکان و نوجوانان……………………….36

11-6-2 ابعاد عزت نفس………………………………………………………………….37

12-6-2 شیوه های تربیتی عزت نفس………………………………………………….39

7-2 تعریف رضایت از زندگی………………………………………………………………39

1-7-2 پیشینه رضایت از زندگی……………………………………………………….41

2-7-2-  مولفه های اصلی رضایت از زندگی……………………………………………41

فصل سوم: روش پژوهش

1-3 طرح پژوهش…………………………………………………………………………..44

2-3 جامعه، نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………44

1-2-3 جامعه آماری………………………………………………………………………44

2-2-3 حجم نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………44

3-3 ابزارهای پژوهش…………………………………………………………………..45

1-3-3 پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ…………………………………………..45

2-3-3 پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ………………………………………………46

3-3-3 پرسشنامه رضایت از زندگی (SLWS )……………………………………46

4-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………..48

فصل چهارم: نتایج و تجزیه و تحلیل داده­ ها

1-4 یافته های توصیفی……………………………………………………………….50

2-4 یافته های استنباطی…………………………………………………………… 52

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری                                                                                          

1-5 فرضیه اول:بین اختلالات رفتاری نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد……..58

2-5 فرضیه دوم: بین رضایت از زندگی نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد…….59

3-5 فرضیه سوم: بین عزت نفس نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد……61

4-5 محدودیت های پژوهش………………………………………………………………62

5-5 پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………63

فهرست منابع

منابع فارسی…………………………………………………………………………………65

منابع انگلیسی……………………………………………………………………………….67

چکیده:

هدف از پژوهش مقایسه ی اختلالات رفتاری، عزت نفس، و رضایت از زندگی در نوجوانان بی­ سرپرست و عادی بود. طرح این پژوهش از نوع علی- مقایسه­­ ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را نوجوانان بی­ سرپرست دختر و پسر شهر سمنان و شهر تهران و نوجوانان عادی مدارس  شهر سمنان و مدارس شهر تهران تشکیل می­دهند. 60 نفر با استفاده از روش نمونه­ گیری­ در­دسترس انتخاب شدند که گروه دانش آموزان بی سرپرست بودند و 60 نفر با استفاده از روش نمونه­ گیری هدفمند انتخاب شدند که گروه دانش آموزان عادی بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه­ ی اختلالات رفتاری آیشنباخ، عزت نفس روزنبرگ، و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات  اختلالات رفتاری، عزت نفس و رضایت از زندگی در بین نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت معناداری دارد. نمرات اختلالات رفتاری نوجوانان بی سرپرست بالاتر از نمرات نوجوانان عادی بود و نمرات رضایت از زندگی و عزت نفس نوجوانان عادی بیشتر از نمرات نوجوانان بی سرپرست بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نوجوانان بی سرپرست در مقایسه با نوجوانان عادی دارای مشکلات بیشتری می باشند و این موضوع حاکی از نیاز به توجه بیشتر و برنامه ریزی بهتر برای نوجوانان بی سرپرست می باشد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید


پایان نامه مقایسه رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان در بین حسابرس

دانشگاه بین­ المللی امام رضا 

دانشکده ادبیات و علوم انسانی

(گروه حسابداری)

پایان نامه دوره کارشناسی ارشد حسابرسی

عنوان:

مقایسه رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان در بین حسابرسان و پرستاران

استاد راهنما:

دکتر مهدی مرادی

استاد مشاور:

دکتر زهرا خوشنویسان

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب:

1- فصل اول: کلیات تحقیق……………………………. 2

1-1-مقدمه…………………………….. 2

1-2- بیان مساله…………………………….. 2

1-3-اهمیت تحقیق……………………………… 5

1-4- اهداف تحقیق……………………………… 5

1-5- فرضیه‌های تحقیق…………………………….. 5

1-6- روش‌شناسی تحقیق……………………………… 6

1-6-1-نوع و روش تحقیق……………………………… 6

1-6-2- جامعه مورد مطالعه…………………………….. 6

1-6-3- نمونه و روش نمونه‌گیری………………………………. 6

1-6-4-  ابزار تحقیق……………………………… 7

1-6-4-1- مقیاس فرسودگی شغلی پینس و ارونسون……………………… 7

1-6-4-2-  پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ………………………………… 7

1-6-5- روش گردآوری داده‌ها……………………………. 7

1-6-6- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………. 8

1-7- تعاریف واژه ها و اصطلاحات………………………………. 8

1-7-1- فرسودگی شغلی……………………………… 8

1-7-1-1-تعریف مفهومی……………………………… 8

1-7-1-2- تعریف عملیاتی……………………………… 9

1-7-2-سلامت روان……………………………… 9

1-7-2-1-تعریف مفهومی……………………………… 9

1-7-2-2- تعریف عملیاتی……………………………… 9

2- فصل دوم: پیشینه تحقیق و چارجوب نظری……………………… 11

2-1-مقدمه…………………………….. 11

2-2- مروری بر مهمترین نظریه‌های موجود…………………………….. 11

2-2-1- مدل انتظارات کار-کنترل…………………………….11

2-2-2- نظریه توازن میان میزان تلاش و پاداش……………………………. 12

2-2-3- تئوری حفظ منابع………………………….12

2-2-4- سایر نظریات………………………………. 13

2-3- فرسودگی شغلی……………………………… 13

2-3-1- مفهوم فرسودگی شغلی……………………………… 13

2-3-2-عوامل ایجادکننده فرسودگی شغلی……………………………… 14

2-3-2-1- عوامل فردی………………………………. 14

2-3-2-2- عوامل سازمانی……………………………… 15

2-3-2-3-  عوامل رابطه‌ای………………………………. 17

2-3-3- پیامدهای فرسودگی شغلی……………………………… 18

2-3-3-1-  پیامدهای جسمی……………………………… 18

2-3-3-2-پیامدهای روانی……………………………… 18

2-3-3-3- پیامدهای شغلی……………………………… 19

2-4- سلامت روان……………………………… 19

2-5- پیشینه تحقیق……………………………… 23

2-5-1- تحقیقات خارجی……………………………… 23

2-5-2-  تحقیقات داخلی……………………………… 24

2-6- خلاصه فصل……………………………… 25

3-فصل سوم: روس تحقیق………………………………. 28

3-1- نوع و روش تحقیق……………………………… 28

3-2- جامعه مورد مطالعه……………………………. 28

3-3- نمونه و روش نمونه‌گیری………………………………. 28

3-4- ابزار تحقیق……………………………… 29

3-4-1-مقیاس فرسودگی شغلی پینس و ارونسون………………….. 29

3-4-2- پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ…………………………… 30

3-5- شیوه انجام تحقیق……………………………… 30

3-5-1- روش گردآوری داده‌ها……………………………. 30

3-5-2- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………. 31

4-فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادها…………………………….. 33

4-1- مقدمه…………………………….. 33

4-2- یافته های توصیفی……………………………… 33

4-3- یافته های استنباطی……………………………… 36

4-4- آزمون فرضیه ها……………………………. 37

4-5- تحلیل های جانبی……………………………… 44

5-. فصل پنجم: نتیجه گیری، بحث و پیشنهادها………………… 48

5-1- مقدمه…………………………….. 48

5-2  بحث و نتیجه گیری………………………………. 48

5-3- محدودیت های پژوهش……………………………….. 50

5-4- پیشنهادات………………………………. 50

5-4-1-پیشنهادات پژوهشی……………………………… 50

5-4-2- پیشنهادات کاربردی………………………………. 51

منابع فارسی……………………………… 53

منابع لاتین……………………………… 57

پیوست الف- توضیحات و پرسش‌های دموگرافیک……………….. 63

پیوست ب- مقیاس فرسودگی شغلی پینس و ارونسون (BM)…………. 64

پیوست ج- پرسشنامه سلامت عمومی……………………………… 66

چکیده:

فشارهای ناشی از تضادهای منافع، دوره­های کاری پرمشغله و مانند آنها حسابرسی را تبدیل به شغلی تنش­زا می­کند؛ چنین تنش­هایی بر وجوه متعددی از زندگی و فعالیت­های حسابرسان تأثیر می­گذارند؛ سلامت جسمی و روانی فرد مورد تهدید واقع می­شود، زندگی شخصی و خانوادگی او تحت تأثیر قرار می­گیرد، روابط اجتماعی او در محل کار و بیرون از آن تضعیف می­گردد، انگیزه­ها و انرژی برای فعالیت­های شغلی کاهش می­یابد و در نهایت به تضعیف عملکرد شغلی می­انجامد. چنین پیامدهایی برای ادارات و سازمان‌ها تهدیدی جدی به شمار می­آیند. با این وجود تحقیقات اندکی تا کنون به مطالعه وضعیت شغلی حسابرسان از لحاظ مسائل ذکر شده پرداخته­اند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت فرسودگی شغلی، سلامت روان و ارتباط میان این دو متغیر در حسابرسان، و مقایسه آن با پرستاران (به عنوان شغلی که بر اساس تحقیقات متعدد به وضوح تنش­زاست) می­باشد. به این منظور طی یک طرح پژوهشی پیمایشی، صد حسابرس و صد پرستار به ترتیب از میان جامعه حسابداران رسمی ایران، و سازمان نظام پرستاری ایران انتخاب شدند و دو پرسشنامه فرسودگی شغلی پینس و ارونسون، و سلامت عمومی گلدنبرگ را تکمیل نمودند؛ داده­های حاصل از طریق محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان دادند که رابطه میان فرسودگی شغلی و سلامت روانی هم در حسابرسان و هم در پرستاران، معنی­دار و منفی است. اما تحلیل‌ها تفاوت معناداری را میان حسابرسان و پرستاران در فرسودگی و سلامت روانی آشکار نکردند. اگرچه به طور سنتی فرسودگی شغلی را بیشتر مختص به مشاغلی مانند پرستاری دانسته­اند که به خدمات بهداشتی و حمایتی اجتماعی مربوط هستند، اما نتایج این تحقیق نشان می­دهد که حسابرسان هم به همان میزان در معرض فرسودگی شغلی و مشکلات روانی ناشی از آن قرار دارند. بنابراین وضعیت فرسودگی شغلی و سلامت روانی حسابرسان موضوع مهمی است که باید مورد توجه مدیران و مراکز تصمیم­گیری قرار گیرد.

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- مقدمه

سلامت روان به حالتی در فرد اشاره دارد که در آن، اختلالات و مشکلات روانی غایب­اند و عملکرد فرد در جنبه ­های مختلف زندگی، بهینه و سازگارانه است. سلامت روان، در کنار سلامت جسمی و اجتماعی، یکی از مهم­ترین عوامل تعیین­کننده­ی عملکرد شغلی فرد است. علاوه بر عملکرد کارکنان، نرخ بیماری، غیبت از محیط کار، تصادفات غیر مترقبه، جابه­جایی کارکنان، و همچنین بازده کاری و خلاقیت کارکنان، با سلامت روانی آنها ارتباطی قوی دارد (کاتینی و لوسیفورا[1]، 2013). از سوی دیگر، سلامت روان، خود از شرایط و عوامل محیط کار تأثیر می­پذیرد. نگرش کارکنان درباره­ی جوانب مختلف محیط کار، مانند حجم کار، شدت استرس­ها، و جایگاه کنترل، برای سلامت روان آنها تعیین­کننده است (ایزابل و کیتل[2]، 2004). علاوه بر این، وضعیت توازن مطالبات شغلی با میزان آزادی عمل کارکنان، و نیز چگونگی تعادل میان میزان تلاش کارکنان و پاداش دریافتی، بر وضعیت سلامت روان کارکنان مؤثر است (کاتینی، و لوسیفورا، 2013).

گاهی ممکن است عوامل یاد شده به همراه سایر عوامل تأثیرگذار، به گونه­ای در کنار هم قرار گیرند که روند فرسایشی مخربی را در زندگی کاری فرد ایجاد نمایند. به این ترتیب یکی از مشکلات فراگیر در محیط­های کاری که به عنوان یک عامل خطر مهم برای سلامت کارکنان درنظر گرفته می­ شود، فرسودگی شغلی[3] است. فرسودگی شغلی نوعی واکنش عاطفی به استرس درازمدت است و در خستگی هیجانی و فرسودگی جسمی و ذهنی نمود می­یابد (چنگ[4] و همکاران، 2013؛ لی[5] و همکاران، 2013). عوارض فرسودگی شغلی، سلامت جسمی و روانی فرد را در معرض خطر قرار می­دهد و منجر به کاهش عملکرد فردی می­شود؛ علاوه بر این، نشانه­ها و عوارض فرسودگی شغلی، می­تواند برای دیگران نیز مشکل­ساز باشد (نوبخت و اولیایی، 1391). با توجه به تفاوت شرایط فضای کاری در مشاغل مختلف، طبیعی است که میزان بروز فرسودگی شغلی، و نیز میزان سلامت روانی افرادی که مشاغل مختلفی دارند، متفاوت باشد.

2-1- بیان مسأله

فرسودگی شغلی یک مجموعه از نشانه­ها است که گستره وسیعی از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ گستره­ای که بر اساس نتایج تحقیقات، وجوه متعدد جسمانی، روانی و اجتماعی فرد را دربر می‌گیرد. اختلالات گوارشی، مشکلات خواب، دردهای عضلانی، سردرد، و افزایش آسیب­پذیری نسبت به بیماری­ها به­ویژه سرماخوردگی و آنفلوانزا می­توانند عوارضی از فرسودگی شغلی باشند که در جسم فرد ظهور می­یابد (ماسلاچ و گلدبرگ[1]، 1998). آثار فرسودگی شغلی در وضعیت روانی به شکل درماندگی، احساس بی­کفایتی و عدم اعتماد به نفس، افسردگی، احساس گناه مزمن و خشم جلوه می­کند (کالبرس و فوگارتی[2]، 2005). در عرصه­ی روابط اجتماعی نیز فرسودگی شغلی با پاسخ منفی و غیرهمدلانه­ی فرد به مراجعان، داشتن دید بدبینانه به دیگران، کاهش حالات مثبت روانی مثل صمیمیت، رعایت اخلاق حرفه­ای و اجتماعی، فروتنی، و ادب، و همچنین مشکلات خانوادگی همراه است (عبدی ماسوله و همکاران، 1386؛ علوی و جنتی­فرد، 1388؛ شاکری­نیا، 1391). چنین عوارضی در مجموع باعث می­شود تا فرد نتواند وظایف کاری خود را به درستی و دقت انجام دهد؛ اهمیت کار برای او کاهش می­یابد، انواع فرار و غیبت از کار را در پیش می­گیرد و در مجموع از کیفیت عملکرد فرد کاسته می­شود (لارسون[3] و همکاران، 2004). چنین ابعاد گسترده­ای نشان­دهنده اهمیت فرسودگی شغلی در وضعیت مشاغل و سازمان­ها و لزوم توجه به آن است.

سلامت روان نیز یکی از عوامل مهمی است که در میان متغیرهای درگیر در عملکرد شغلی مطرح می‌باشد. تحقیقات بسیاری رابطه سلامت روان و وضعیت شغلی را مورد بررسی قرار داده­اند. از جمله بر اساس تحقیق کاراسک و تورز[4] (1990)، داشتن کنترل کم در اجرای کارها و انتظارات بالای کاری از کارمند، مشکلات سلامت عمومی را به دنبال دارد. همچنین فشار کاری منجر به افزایش محسوس اختلالات روانی همچون افسردگی و اضطراب در کارکنان می­گردد (استانفیلد و کندی[5]، 2006؛ وانگ[6] و همکاران، 2008). ویسی و همکاران (1379) نیز بیان می­دارند که استرس شغلی بر میزان رضایت­مندی از شغل و سلامت روان کارکنان اثر منفی دارد.

نگاهی به عوارض ذکر شده برای فرسودگی شغلی نشان می­دهد که صرف نظر از عملکرد شغلی، آن­چه در روند فرسودگی تخریب می­شود، سلامت روانی فرد است؛ پژوهش­های صورت گرفته در این زمینه نیز نشان می­دهند که بین فرسودگی شغلی و سلامت روانی کارکنان رابطه وجود دارد (شاکری­نیا، 1391؛ علوی و جنتی­فرد، 1388؛ عبدی ماسوله، و دیگران، 1386؛ نجفی، صولتی، فروزبخش، 1379).

علی­رغم آن­که به طور کلی میان فرسودگی شغلی و سلامت روانی رابطه وجود دارد، اما وضعیت متغیرهای درگیر در این رابطه در مشاغل مختلف، متفاوت است. از دیرباز تحقیقات متعددی نشان داده­اند که بیشترین فرسودگی شغلی مربوط به مشاغلی است که با انسان­ها سر و کار داشته و جزو حرف خدمات اجتماعی محسوب می­شوند. این مساله ناشی از مواجهه­ی هر روزه­ی این افراد با شرایط پراسترس و فقدان شرایط مثبت در محیط کار است؛ از این­رو پرستاران، معلمین، مشاوران، روان­شناسان، مددکاران اجتماعی، نیروهای پلیس و غیره جزء افرادی شناخته شده­اند که در معرض فرسودگی شغلی قرار می­گیرند (نوبخت و اولیائی، 1391). اما این نگاه در حال تغییر به نظر می­رسد؛ امروزه فرسودگی شغلی در مشاغل متعددی از مشاغل نظامی گرفته (رزی[7]، و دیگران، 2012) تا کارمندان اداری (ملک­آرا، 1388)، و از استادان دانشگاهی تا مشاغل فنی (اسدی، برجعلی و جمهری، 1386) و حتی در شغل فرش­بافی (علوی و جنتی­فرد، 1388) مورد بررسی قرار گرفته و بر اهمیت آن تأکید شده است. 

حسابرسی معمولاً یک حرفه پراسترس بوده است: دوره­های پرمشغله، ضرب­العجل مطالبات، زمان محدود برای زندگی شخصی؛ بنابراین قاعدتاً فرسودگی شغلی در میان حسابرسان معمول است (فوگارتی و یولیس[8]، 2000؛ هردا و لاول[9]، 2012). در زمینه­ی وضعیت فرسودگی شغلی در مشاغل حسابرسی هم تحقیقاتی انجام شده که البته حجم اندکی دارد. بر اساس این تحقیقات، فرسودگی شغلی در میان حسابرسان می­تواند قابل توجه باشد؛ به نظر می­رسد در میان متغیرهای زمینه­ساز فرسودگی شغلی در بین حسابرسان، عوامل محیطی و حجم کار از اهمیت بیشتری برخوردارند و با فرسودگی، کاهش کیفیت کار، و مشکلات روانی رابطه­ی مثبت دارند. در عین حال زن بودن، تجرد، و عدم استخدام رسمی عواملی است که منجر به آسیب­پذیری بیشتر نسبت به فرسودگی می­شوند (لارسونو همکاران، 2004؛ کالبرس و فوگارتی، 2005؛ لوپز، و پیترز[10]، 2012؛ باقرپور، ساعی و شعنی، 1391). همچنین جستجو در ادبیات پژوهشی مربوطه در جامعه­ی ایرانی، از کمیاب بودن چنین پژوهش­هایی به­ویژه در زمینه­ی شغل حسابرسی حکایت دارد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید


پایان نامه نقش واسطه گری اضطراب اجتماعی در رابطه سبک های هویتی

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد مرودشت

دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، گروه مشاوره

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A ) در رشته مشاوره خانواده

عنوان:

نقش واسطه گری اضطراب اجتماعی در رابطه سبک های هویتی با رضایت جنسی در معلمین متأهل شهر مشهد

استاد راهنما:

دکتر کاترین فکری

استاد مشاور:

دکتر زهرا قادری

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب:

چکیده…………………………………. 1

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1 مقدمه……………………………….. 3

1-2 بیان مسأله……………………………….. 6

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش………………………………….. 8

1-4 اهداف پژوهش………………………………….. 9

فصل دوم:ادبیات و پیشینه پژوهش

2-1- پیشینه نظری پژوهش………………………………….. 13

2-1-1 رضایت جنسی………………………………… 13

2-2- نظریه های مطرح شده در رضایت جنسی……………………. 18

2-3- اضطراب اجتماعی………………………………… 29

2-4- سبک های هویتی………………………………… 40

2-5- مفهوم شناسی هویت…………………………………. 41

2-6- نظریات مرتبط با سبک هویت…………………………………. 43

2-7- تحقیقات خارجی………………………………… 51

2-8- تحقیقات داخلی………………………………… 54

2-9- جمع بندی و نتیجه گیری………………………………… 57

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

3-1 روش پژوهش………………………………….. 59

3-2 جامعه آماری پژوهش………………………………….. 59

3-3 نمونه مورد مطالعه……………………………….. 59

1 -3-2  روش نمونه گیری………………………………… 60

3-4 ابزار پژوهش………………………………….. 60

3 -4-1 مقیاس سبک های هویت  (6G-ISI)……………………………….. 60

3 -4-2 پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک………………………………….61

3 -4-3 مقیاس رضایت جنسی یاوری کرمانی………………………………… 62

3-5 روش اجرای پژوهش………………………………….. 62

3-6 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………………………. 63

3-6- ملاحظات اخلاقی………………………………… 63

فصل چهارم:یافته های پژوهش

4 -1 یافته‌های‌ توصیفی مربوط به آزمودنیها……………………………….. 65

4 -2 یافته‌های‌ استنباطی………………………………… 67

فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری

5-1- خلاصه پژوهش………………………………….. 74

5 -2-  بحث و نتیجه گیری (تبیین و تفسیر نتایج پژوهش)………………….. 74

5-4-  پیشنهادات…………………………………. 78

منابع و مآخذ………………………………… 80

منابع فارسی……………………………….. 81

پیوست ها……………………………….. 97

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری اضطراب اجتماعی در رابطه سبک های هویتی با رضایت جنسی است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه عبارت است از کلیه معلمین متأهل زن و مرد شهر مشهد که در سال تحصیلی 93-92 در مقطع دبیرستان مشغول به تدریس بودند. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش310 نفر است که با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده­ها از پرسشنامه های رضایت جنسی یاوری کرمانی (1386)، سبک های هویت برزونسکی (1989) و اضطراب اجتماعی جرابک (1996) استفاده شد. در این پژوهش داده ها به لحاظ توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS و Amos تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اضطراب اجتماعی دارای نقش واسطه­گری معناداری در رابطه سبک های هویت و رضایت جنسی می باشد. همچنین سبک های هویتی بر رضایت جنسی اثر مستقیم معناداری نیز دارد. در مجموع نتایج این پژوهش تاییدی بر نقش سبک های هویت و اضطراب اجتماعی در رضایت جنس معلمین متأهل بود.

فصل اول: کلیات پژوهش

1-1- مقدمه

در دنیای اطلاعات و جهان ارتباطات امروز، که پیشرفت تکنولوژی، هر لحظه، انسانهای جوامع و فرهنگهای مختلف را به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر می کند، خواسته های بشر، بیشتر و جدیدتر شده و رفاه، آزادی، آرامش، لذت و تنوع اهمیت بیشتری پیدا نموده اند. از این رو «سکس» جایگاهی مهمتر یافته و نه تنها در رده نیازهای فیزیولوژیک انسانها همانند تشنگی، گرسنگی و نیاز به هوا و خواب، بلکه در حیطه نیازهای معنوی و عرفانی چون نیاز به زیبایی و کمال در نظر گرفته می شود (اوحدی، 1385). غریزه جنسی از نیاز های ذاتی انسان است.  به طوری که مزلو[1] (1976؛ به نقل از واندر ماسن[2]؛ 2004). این نیاز را در رده ی نیاز های جسمانی یا نیاز های حیاتی اولیه قرار داده است. در زمینه رابطه جنسی نیز می توان گفت که اگر چه زندگی زناشویی سعادتمندانه فقط تا اندازه ای مربوط به رابطه جنسی است ولی این رابطه ممکن است از مهم ترین علل خوش بختی یا عدم خوش بختی در زندگی زناشویی باشد. زیرا اگر این رابطه قانع کننده نباشد منجر به احساس محرومیت، ناکامی و عدم احساس ایمنی (به خطر افتادن سلامت روان) و در نتیجه از هم پاشیدگی خانواده می شود. (شاملو، 1380). در بیان نیاز های بیولوژیک، غریزه جنسی، آمیختگی عمیقی با نیاز های روانی داشته به طوری که می توان تاثیر این خواسته را در بسیاری از ابعاد زندگی مشاهده کرد (بایرز و دمونز[3]، 1999). از لحاظ لغوی واژه رضایت جنسی به احساس خوشایند فرد از نوع روابط جنسی اطلاق می گردد. باید اشاره کرد که سطوح بالایی از رضایت جنسی منجر به افزایش کیفیت زندگی زناشویی شده که این منجر به کاهش بی ثباتی زناشویی در طی زندگی می گردد. هاید ودی لاماتر (2000) رضایت جنسی را رضایت در فعالیت جنسی و رضایت هیجانی تعریف کرده اند (هاید و دلاماتر، 2000). رضایت جنسی فقط لذت جسمانی نیست و شامل کلیه احساسات باقی مانده پس از جنبه های مثبت و منفی ارتباط جنسی می شود (مک نیل[4] و بایرز، 2006). رضایت جنسی شامل رضایت فرد از فعالیت های جنسی خود تا رسیدن به اوج لذت جنسی است (اسپنس[5]، 1991). رضایت جنسی زناشویی در دو حالت صورت می گیرد: 1. رضایت با فعالیت ها 2. رضایت عاطفی و هیجانی (هاید و دلاماتر[6]، 2000).  

رشد فرد در زمینه های اجتماعی و سازگاری با دیگر افراد، یکی از فاکتورهای مهم در زندگی زناشویی است که کیفیت آن به سالهای قبل تر زندگی فرد بر می گردد. اضطراب اجتماعی که از آن به عنوان تجربه ی ناراحت کننده در حضور دیگران تعریف می شود و یکی از عواملی است که در روند رشد و تکامل اجتماعی افراد خلل ایجاد می کند. مراد از اختلال اضطراب اجتماعی  یا هراس اجتماعی ترس آشکار و پیوسته از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی است و از این باور فرد ناشی می شود که او در این موقعیت ها به طرز خجالت آور یا تحقیرآمیزی  رفتار خواهد کرد (رینگولد ، هربرت و فرانکلین[7]، 2003). شیوع کلی این اختلال تقریبا 13 درصد است (انجمن روانپزشکی آمریکا[8]، 1381) و در جایگاه سوم اختلال های روان پزشکی پس از اختلال افسردگی اساس و وابستگی به الکل قرار دارد (نیکلسون[9]، 2008؛ کسلر[10] و همکاران، 1994) و اگر درمان نشود با دوره ای مزمن و پنهان همراه می گردد (لمپ[11]، 2009) و اختلال اساسی در کار و حوزه های اجتماعی ، عملکردهای علمی، خانوادگی و شخصی (رپی[12]، 1995) ایجاد می کند و سبب کاهش کیفیت زندگی فرد می شود (استین[13] و همکاران، 2005). این اختلال زمینه ساز اختلال های شخصیتی، اختلال های خلقی، اضطرابی و اختلال های مرتبط با مواد است (انجمن روان پزشکی آمریکا، 1381) و از این رو در سالهای اخیر، به عنوان اختلالی دارای اهمیت در زمینه بهداشت همگانی در نظر گرفته شده است (فرمارک[14]، 2002؛ به نقل از رپی و اسپنس[15]، 2004). فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معمول از هر موقعیت که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار بگیرد، اجتناب می ورزد. این افراد ممکن است احساس عدم اعتماد به نفس کنند؛ زیرا تصور می کنند که دیگران آنان را دوست ندارند. علاوه بر این، این افراد ترس از انتقاد، اجتناب از تماس چشمی و ترس از ابراز وجود دارند (هرمزی نژاد،1380). طبق تعریف انجمن روان پزشکی آمریکا (APA،1994)، اضطراب اجتماعی عبارت است از ترس دائمی و مشخص از یک یا چند موقعیت اجتماعی یاعملکردی که فرد احساس می کند در معرض افراد نا آشنا یا موشکافی احتمالی از سوی دیگران قرار گرفته و تحقیر یا شرمسار خواهد شد (نقل از مسعود نیا،1388).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه کلیک کنید