سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایان نامه بررسی نگرش دینی برتفکرانتقادی دانشجویان رشت? مدد کاری

 مقدمه

نگرش : 1) ارزیابی ذهنی از امری و طرز تفکر نسبت به آن 2) نگاه ، نظر 3) ملاحظه ، رعایت 4) دقت ، توجه .

دین : آیین ، کیش ، مذهب ، اعتقاد ، ایمان ، راه ، روش ، پاداش ، فرمانبرداری ، خضوع ، پیروی ، اطاعت ، تسلیم و جزا .

       نگرش دینی : نگرش دینی ، مجموعه ای از اعتقادات ، احساسات و اعمال فردی یا جمعی است که حول مفهوم حقیقت غائی را می توان بر حسب تفاوت ادیان با یکدیگر ، واحد یا متکثر ، مشخص یا نا مشخص ، الوهی یا غیر الوهی و نظیر آن تلقی کرد ،  به هر نوع ایمانی که هر کس  نوعی گرایش برای باور داشتن به آن احساس کند حتی اگر قابل اثبات یا تکذیب نباشد حقانیت و اعتبار می بخشد ، بعد اعتقادی یا باورهای دینی عبارتند از باورهایی که انتظار می رود پیروان آن  دین بدانها اعتقاد داشته باشند .

      نگرش دینی مثبت : اولاًدینداری همراه است با مجموعه ای از نگرش ها ، اعتقادات  و محوری ترین اعتقادات در این زمینه اعتقاد به وجود خداوند ، نقش خداوند در هستی و وحدانیت خداوند است. دوم این که هر دینی با مناسکی ( فردی – اجتماعی ) همراه است و در مورد اسلام انجام فریضه نماز یکی از محورهای مهم در دینداری است .

     نگرش دینی منفی : بی علاقگی و حس بی تفاوتی نسبت به مسائل فکری و سستی معتقدات مذهبی و عصیان و بی بند و باری در مورد مسئولیت ها و مقررات اخلاقی و مذهبی ، گرچه این  بی علاقگی و سستی از محدود? دین و مسائل مذهبی گذشته و مظاهر ناگوار آن در هم? شئوون و آداب و مسائل ریز و درشت و سهل و خطیر زندگی فردی و اجتماعی نیز کاملاً به چشم می خورد ولی آنچه که در این میان در درج? اول اهمیت قرار گرفته و به عنوان کانون اصلی می تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد موضوع ضعف ایمان و فقدان حس مسئولیت در مورد معتقدات و مقررات مذهبی می باشد .

     تفکر : فعالیتی است ذهنی ، شکلی است از پردازش اطلاعات شناختی ، بهره گیری از ادراکات، مفاهیم ، نمادها وتصاویر ذهنی .

      انتقاد : عمل نشان دادن خوبی ها و بدی های چیزی ، عیب جویی ، خرده گیری ، سره کردن ، بهگزینی پالودن ، بررسی . 

تفکر انتقادی : در تمامی تعاریف رسمی ، تفکر انتقادی به عنوان کاربرد عمدی مهارتهای

سطح بالا و عقلانی تجزیه تحلیل و ترکیب ، تشخیص شکل و حل مسأله و استنتاج و ارزشیابی در نظر گرفته می شود .

بیان مسأله :

با توجه به این که میان دانشجویان نگرش های متفاوتی ( مثبت و منفی ) نسبت به دین وجود دارد و هم چنین دارای درجات متفاوتی از تفکر انتقادی هستند ، بنابراین در رابطه با این که آیا با ( مثبت و منفی ) بودن نگرش دانشجویان تفکر انتقادی آنها مثبت و منفی می شود ؟ می خواهم در این رابطه اطلاعاتی به دست آورم و بررسی کنم .

اهداف پژوهش :

    هدف از پژوهش حاضر این است که رابط? نگرش دینی و تفکر انتقادی دانشجویان را مورد بررسی قرار داده و تعیین شود که چه نوع رابطه ای بین این دو متغیر وجود دارد ، که نگرش دینی را به دو قسمت مثبت و منفی تقسیم کرده و تأثیرات آن ها بر روی تفکر انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد .

هدف کلی :

          1)  تعیین رابط? بین نگرش دینی ( مثبت و منفی ) و تفکر انتقادی دانشجویان

هدف جزئی

2)تعیین رابط? بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد .

3)تعیین رابط? بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد .

 فرضیات تحقیق :

  به طور کلی با توجه به سوابق و پیشینه هیی که در دست است می توان فرضیاتی به این صورت ارائه داد .

1)بین نگرش دینی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد .

2)بین نگرش دین مثبت وتفکر انتقادی رابطه وجود دارد .

3)بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد . 

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید


پایان نامه بررسی و مقایسه سلامت روان دانشجویان سیگاری و غیر سیگا

مقدمه :

در هر جامعه­ای نیروی فعال و جوان بعنوان یکی از ذخایر و سرمایه­های آن جامعه محسوب و مطرح می­باشد و در عمل نیز چرخه­ی فعالیت­های مختلف پیکره اجتماع بطور مستقیم و غیرمستقیم متکی به نیروهای فوق است که متاسفانه قشر وسیعی از جوانان و نوجوانان ما اکنون گرفتار سیگار شده­اند که آنان را در کام خویش فرو می­برد و توان حرکت و فکر را از آنان می­گیرد و هستی را از آن­ها ساقط میکند .

1 – بالاترین رقم سنی معتادان در ایران را افراد 27 – 21ساله تشکیل می­دهند.

2 – افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کرده­اند،  اغلب اولین تجربه­شان را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی با کشیدن سیگار شروع کرده­اند.

3 – تشخیص رفتارهای آشکار دوره نوجوانی از رفتارهای ناشی از مصرف سیگار دشوار است.

4 – نوجوانانی که از بودن در خانواده­یشان احساس رضایت داشته­اند و روابط صمیمی بین اعضای خانواده وجود داشته­است،  کمتر به دنبال سیگار،  الکل و انواع مخدرها بوده­اند.

یکی از مشکلات عمده­ای که نسل جوان جامعه با آن رو به روست،  خطر گرایش به مصرف سیگار است. از آن جا که مصرف این گونه مواد (انواع سیگارها،  قرص­ها،  مخدرها و…) در بین جوانان و نوجوانان رو به افزایش است،  وظیفه والدین،  مربیان و سایر نهادهای اجتماعی و آموزشی برای آگاه ساختن قشر جوان از عواقب مصرف سیگار به مراتب سنگین­تر از قبل می­شود. با توجه به این موضوع،  والدین و مربیان باید سعی کنند با استفاده از روش­ها و آموزش­های لازم،  بچه­ها را از همان دوران کودکی و پیش نوجوانی با آثار زیان بار مصرف سیگار و اثرات و پیامدهای ناشی از آن بر جسم و روان شان مطلع سازند.

به رغم نکوهش و مذمت در مضرات سیگار و هشدار محققان،  پزشکان و کارشناسان بهداشتی و فعالیت رسانه‌ها در مورد این بلای خانمانسوز و قاتل خاموش،  باز هم به وفور مشاهده می‌کنیم که افراد بسیاری در جامعه همچنان به کشیدن سیگار و دود کردن وجود خود مشغول هستند و هیچ توجهی به این هشدارها و علایم خطر ندارند و افراد دیگر را به این ورطه و منجلاب می‌کشند.

آیا می‌دانند که چرا سیگار می‌کشند و چه چیزی از کشیدن سیگار نصیب آن­ها می‌شود یا چه خسارات جبران‌ناپذیری به روح و جسم و اگر صاحب خانواده هستند به خانواده بیگناه آن­ها وارد می‌شود و جدای از این چه ضربه‌ای به افراد جامعه­ به خصوص نوجوانان،  جوانان و قشر دانشجو که در حالت هشدار قرار دارد وارد می‌شود؟!

باید بدانیم که اگر راهکارهای پیشگیرانه و موثر در شیوع مصرف سیگار و سیگار در میان نوجوانان و جوانان در نظر گرفته نشود،  همواره باید نگران عواقب به مراتب بدتری از این بلای خانمانسوز در میان نسل فردای جامعه باشیم!

افرادی که نگرش­ها و باورهای مثبت و یا خنثی به سیگار دارند،  احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرش­های منفی دارند. این نگرش­های مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص،  رفع دردهای جسمی و خستگی،  کسب آرامش روانی،  توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.

از آنجا که محیط آموزشی بعد از خانواده،  مهم­ترین نهاد آموزشی و تربیتی است،  می­تواند از راه­های زیر زمینه ساز مصرف سیگار در نوجوانان باشد:

بی توجهی به مصرف سیگار و  فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در محیط  آموزشی،  استرس­های شدید تحصیلی و محیطی،  فقدان حمایت اساتید و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان. تحقیقات نشان می­دهند،  افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کرده اند،  اغلب اولین تجربه­شان را به صورت تفریحی و با کشیدن سیگار و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان،  از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف،  معتاد شده­اند. گروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف سیگار می­کنند،  اظهار می­دارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی شان دست به این کار زده­اند.

بیان مسأله:

مسئله اصلی این تحقیق این است سلامت روان دانشجویان سیگاری در مقایسه با غیر سیگاری ها چگونه است؟

پدیده گرایش به سیگار بعنوان یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی خاصه در میان نسل جوان توجه بسیاری از متخصصان و مسئولین،  سیاسی فرهنگی،  تربیتی و آموزشی بسیاری از کشورها را به خود معطوف ساخته است.

در کشور ایران  به دلیل وجود بافت جوان جمعیتی این موضوع پیچیدگی خاص خود را یافته است. لذا شناسایی و تبیین درست آن برای یافتن ‌راه‌حلهای مناسب ضروری به نظر می‌رسد . اما از آنجایی این گروه نقش‌های متعدد و تعیین‌کننده‌ای در جامعه بعهده دارند،  آسیب آنان حتی در میزان پایین لطمه‌های جبران ناپذیری فردی،  اجتماعی،  اقتصادی،  فرهنگی و غیره را بدنبال خواهد داشت؛ لذا اتخاذ برنامه‌های پیشگیرانه در مورد آنان از الویت بسیار برخوردار است

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید


پایان نامه تاثیر وجود مشاور بر تصمیم گیری و رفتار

 مقدمه

به تدریج که انسان رشد می‌کند به طور پیوسته باید ساختارهای روانی خود را از نو سازمان بدهد تا بتواند به گونه‌ای مؤثر با محیط خود برخورد نماید. به عبارت دیگر، قدرت سازگاری خود را بالا ببرد تا بتواند با محیط هماهنگ باشد. سازگاری مستلزم تعاملی است که در آن شخص به گونه‌ای نیازهای شخصی خود را در ارتباط عملی با انتظارات محیط هماهنگ می‌کند. پیاژه[1] معتقد است که این فرایند از طریق درونسازی یا جذب و برون‌سازی یا انطباق انجام می‌گیرد (وظیفه‌شناس، 1380).

 سازگاری متشکل از دو فرایند است: منطبق کردن خود با شرایط مشخص و تغییر شرایط برای منطبق کردن آن با نیازهای خود.

منظور از سازگاری مؤثر فقدان بحران نیست، بلکه وضعیتیاست که در آن به طور معمول انتظار می‌رود که استرسهای زندگی مدیریت شده باشد (فنوی، 1380). مک دانلد[2]  (1985) می‌گوید: «وقتی می‌گوئیم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر می‌کند، آموخته باشد و از نظر عاطفی نیز بتواند با آن تعامل نماید.» (فنونی، 1380).

بنابراین طبق نظریات فوق سازگاری برای انسان یک ضرورت و امر حیاتی به شمار می‌آید از آنجا که انسان در گروه متولد می‌شود و در گروه زندگی می‌کند و اجتماعی می‌شود و در گروه کار می‌کند و حتی در گروه توان سازگاری خود را از دست می‌دهد و ناسازگار می‌شود، این سؤال پیش می‌آید که چرا در گروه این کارکرد را دوباره به دست نیاورد و درمان نشود. بر این اساس و به لحاظ اهمیت مشاوره و روان درمانی گروهی که نقش اساسی در جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه به همراه دارد. در این پژوهش سعی بر آن است که تأثیر مشاورة گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل [3](TA) بر سازگاری اجتماعی[4]، عاطفی[5] و آموزشی[6] دانش‌آموزان مورد بررسی قرار گیرد.

بیان مسئله

سازگاری ورفتار  به فرایندهای روان‌شناسی که مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ می‌کند، اشاره دارد (وایتن ولیویید[7] به نقل از شهسواری، 1382) به زعم سینها وسینگ[8] (1993) سازگاری عبارت است از ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی و نیز علاقه به تحصیل و مدرسه در فرد که به صورت سازگاری عاطفی، سازگاری اجتماعی و سازگاری آموزشی نیز بیان شده است (سینها وسینگ، ترجمه کرمی، 1377) منظور از سازگاری اجتماعی داشتن رابطه صحیح و مطلوب با دیگران و سازگاری شخص با محیط خود می‌باشد که با تغییر دادن خود و یا محیط به دست می‌آید (پورافکاری، 1373) و به مکانیسم‌هایی که بوسیله آنها یک فرد ثبات عاطفی پیدا می‌کند سازگاری عاطفی اطلاق می‌گردد و سازگاری تحصیلی را به عنوان داشتن نگرشهای مثبت نسبت به اهداف تحصیلی وضع شده، کامل کردن شروط تحصیلی و اعتقاد فرد به مؤثر بودن تلاش برای رسیدن به درجات علمی بالاتر تعریف کرده‌اند (پور دهقان اردکانی، 1383).

عوامل زیادی با سازگاری که یک ضرورت حیاتی برای انسان محسوب می‌شود در ارتباطند که مهمترین آنها «نحوة برقرار کردن ارتباط و تعامل با دیگران»  می‌باشد. به عبارت دیگر، ارتباط و تعامل ناموفق باعث بوجود آمدن ناسازگاری در فرد خصوصاً در نوجوانان و جوانان که داشتن تعاملات اجتماعی به ارتباط با دیگران بویژه همسالان نقش مهمی در سلامت روانی آنها دارد، می‌شود (احمدی، 1375).

از دیدگاه روانشناسی ارتباطات، کوچکترین واحد ارتباطی در اجتماع رابطه بین دو شخصیت است. برن[9]، معتقد است که شخصیت هر انسانی از سه بخش که در ارتباط با یکدیگر هستند تشکیل می‌شود. کودک،‌ والد و بالغ.بنابراین وقتی انسان می‌خواهد در جامعه سازگار باشد، باید ابتدا خصوصیات شخصیتی سه‌بعدی خود را بشناسد و سپس وارد اجتماع شود. آنگاه خصوصیات سه‌بعدی طرف مقابل را نیز به طور نسبی بشناسد تا بهتر بتواند با او ارتباط برقرار کند. چه اگر ندانیم چگونه و با کدام بعد و در چه موقعیتی رابطه انسانی برقرار کنیم ، دچار شکست در تعامل اجتماعی شده و حالت سرخوردگی و ناکامی پیدا می‌کنیم و در نهایت با محیط انسانی خود ناسازگار می‌شویم (شفیع‌آبادی و ناصری، 1380).

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید


پروژه بررسی وضعیت خانوادگی و تحصیلی نوجوانان سارق کانون اصلاح و

مقدمه

خانواده یکی از مهمترین و مقدسترین نهادهای اجتماعی است که در طول تاریخ از جمله عوامل دوام و قوام جامعه بشری بوده و آنچه موجب نگرانی جوامع شده است صدمات و لطمات جبران‌ناپذیری است که بر اثر فروپاشیدن این کانون ایجاد می‌شود .

صدماتی که متوجه تمام اعضای خانواده منجمله فرزندان می شود . جدایی والدین برای فرزندان و خود آنها بسیار حایز اهمیت و قابل بررسی است چرا که وضعیت فرزندان پس از طلاق و جدایی والدین از نگران‌کننده‌ترین و بحث‌انگیزترین جنبه طلاق بوده است . و این مسئله در صورت ازدواج مجدد والدین با دیگری ، ابعاد نگران کننده‌ای به خود می‌گیرد . دوره بلافاصله بعد از جدایی برای اکثر افراد یک دوره تضاد و دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید است (معنوی ، 1362).

این تضاد و دوگانگی موجبات تغییرات عمیق در رفتار خانواده بخصوص و فرزندان پدید می‌آورد که از جملة آن بزهکاری می‌باشد . از طرف دیگر مشخص شده است که بیشتر بزهکاران متعلق به خانواده‌هایی هستند که در آن از محبت و تفاهم اثر کمی وجود دارد و غالباً دارای خانواده‌های از هم پاشیده می‌باشند (نوابی نژاد ، 1362) .

کلوارد[1] (1965) می‌گوید :

در تئوری گذر از نوجوانی بطرف بزرگسالی که توسط بلاک[2] نایدرهافر[3] بیان شده، بسیاری از مشکلاتی که در رابطه با سازگاری نوجوانان می‌باشد مطرح شده است و کوششهای صورت گرفته است .

برای اینکه بزهکاری را بتوانند بعنوان یک مشکل اجتماعی توضیح دهند این مشکل معمولاً بر اساس سه وضعیت می‌باشد :

1-تغییر اساسی که در وضعیت فرد ایجاد می شود به عنوان بحرانی در زندگی فرد می‌باشد .

2-شدت بحران بستگی به وسایل رسمی اجتماعی دارد که این تغییرات را در جامعه تسهیل می‌کند.

3-رفتارهای غیرعادی و انحرافی ممکن است از این بحران ناشی شود .

عبور از دوران کودکی به سمت دوران بزرگسالی یک مسئله خیلی حساس می‌باشد و برای جوامع انسانی یک دوره‌ای فشارزا  ، بحساب می‌‌آید .

یک نوجوان در جوامع امروزی نمی‌تواند هر شغلی که خواست بگیرد و بدلیل پیشرفت فشار روزافزون علم و تکنیک در زمینه‌های مختلف یک نوجوان برای اینکه مهارتی لازم را در این مورد کسب کند نیاز به آموزشهای طولانی‌مدت دارد و قاعدتاً در این دوره یک نوجوان بدلیل موقعیتی که دارد نه می‌تواند نقش‌ پدری را عهده‌دار شود و نه می‌تواند همسری اختیار کند .

نوجوان علیرغم اینکه آمادگیهای لازم را در زمینه‌های عاطفی و بیولوژیکی دارند از اینکه عهده ‌دار نقشهای بزرگسالان شوند تا مدتی محروم می‌مانند و یک وضعیت خاصی دارند که نه بزرگسال و نه کودک محسوب می‌آیند .

بنابراین نوجوانان علاقمند نقشهای بزرگسالان می‌باشند و می‌خواهند آن چیزهایی که بزرگسالان دارند ، اینها هم داشته باشند .

ولی چون امکان دسترسی به این علائقشان بزودی میسر نیست این خودش می‌تواند علتی برای انحراف این نوجوانان باشد و با تشکیل دادن گروه‌های کوچک به آن خواسته‌هایی که امکان دسترسی در آن شرایط برایشان وجود نداشت ، در این گروه‌ها برسند .

بنابراین دوران کودکی پرمایه‌ترین دقایق عمر است . بایستی از تمام طرق ممکنه آموزش و پرورش و کلیه علوم حیاتی و روانی و اجتماعی برای سازندگی و تکوین یک شخصیت ایده‌آل از این وجود شکل‌پذیر بهره گیری کرد . از دست دادن این لحظات گرانبها جبران‌ناپذیر است . به جای اینکه سالهای نخستین عمر کودک را مهمل بگذارند تا در آن زمینه علفهای خودرو و هرزه بروید با دقت تمام آن را آمادة کشت ساخت و در آن بذر ثمربخش پاشید .

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید


پروژه رابطه بین طلاق و تربیت نا صحیح فرزندان

-مقدمه

هر گاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده سست گردد روی نظم خانواده (طلاق) تأثیر گذاشته، تربیت ناصحیح فرزندان نیز رخ می‌نماید. نظم و تعدل در خانواده رابطه معکوس با روند تربیت ناصحیح فرزندان داد. آنگاه که طلاق رو به فزونی می‌رود، کشمکشهای درونی خانواده اوج می‌‌یابد و فرزندان در سنین نوجوانی به دور از نظر والدین در ورطه آلامی چون اعتیاد، تربیت ناصحیح فرزندان و … گرفتار می‌آیند. بهرحال روابط بین والدین و فرزند، از هم پاشیدگی خانواده و فقدان نظم و تعادل در خانواده، سست شدن عقاید مذهبی و اخلاقی در تربیت ناصحیح فرزندان نوجوانان نقش مهمی دارد.

اگر ارزشهای یک نفر و ارزشهای افرادی که بر اثر او تأثیر شدید دارند به جای حمایت از رفتار از رفتار غیر مجرمانه را رفتار تبهکارانه حمایت کنند، احتمالاً آن شخص مجرم خواهد شد. همبستگی و پیوستگی و ثبات ارکان خانواده کانون مناسبی را پدید می‌آورد تا افراد به صورت نسبتاً کاملی هنجارهای مقبول تعمیم یافته را ملکه‌سازی و درونی کرده و به سهولت در عرضه اجتماعی، نقشهای محول و محقق را به نحوی که از آن انتظار می‌رود به اجراء گذارند. خانواده، گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیر قابل تفکیک آن صمیمت آن است. اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی‌ترین و اساسی‌ترین وظایف خانواده است. (روزن باوم، 149:1973) محبت موجب استواری کانون خانوادگی است، نفرت در جهت معکوس آن جریان دارد و متضمن نفاق و جدایی و مخاصمه و جدال است. هنگامی که نفرت و اختلاف عمیق و مخاصمه به کانونی راه یافت، بقای نظم خانوادگی بین افراد آن متزلزل و دشوار می‌شود.

بیان مساله

بزهکاری پدیده ای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است هر چند که عوامل زیستی ، روانی، جغرافیایی، قومی، نژادی و موارد دیگر در نحوه شکل‌گیری و بروز نوع بزه بسیار مهمی ایفاء می‌کنند، تبیین مسأله بر اساس عامل محیط اجتماعی، تحدید نگرش حوزه جامعه شناسی اجتماعی است خصوصاً نحوه عملکرد کوچکترین ومهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده که نقش مهمی را در همکاری و متجانس کردن رفتارهای هنجاری افراد با محیط اجتماع بر عهده دارد. در اینجا به بررسی نقش خانواده به عنوان عامل و مانع تربیت ناصحیح فرزندان نوجوانان (با تکیه بر نظم در خانواده)می‌پردازیم. این کار به خصوص به لحاظ تحدید عوامل مورد بررسی در یک کار علمی اهمیت دارد چرا که نمی‌توان در آن حد در یک کار پژوهشی تمام ابعاد و زوایا را به طور دقیق در نظر داشته و مورد بررسی قرار داد. اگر خانواده می‌تواند عامل مهم تربیت ناصحیح فرزندان باشد و شرایط نامطلوب آن بزهکار پرورش دهد، به همان نسبت وجود شرایط مطلوب در خانواده رشد ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی نوجوان را امکان‌پذیر ساخته، مهمترین گام در پیشگیری از تربیت ناصحیح فرزندان است. به نظر می‌رسد افزایش میزان تربیت ناصحیح فرزندان حاکی از تضعیف مناسبات گروهی خانواده بوده، به طوری که وحدت گروهی از هم پاشیده است. به هر میزانی که روابط اعضاء از سیطره روابط صمیمی، عاطفی، و اخلاقی خارج شود، خطر از بین رفتن کارکرد بسیار مهم خانواده آموزش هنجارها و ارزشهای اجتماعی به فرزندان دور نخواهد بود. آنچه مهم است مناسبات و پیوندهای گروه خانواده است به شکلی که افراد به عنوان حاملین و عاملین نقشها باید به گونه‌ای ایفاء نمایند که کارکرد اساسی حفظ وحدت و انسجام خانواده را به دنبال داشته باشد. خانه‌ای که از سخن محبت‌آمیز خالی است آفت رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی نوجوان است، عدم عشق و محبت و نبود ثبات و هماهنگی در خانواده زمینه‌ساز رفتار بزهکارانه است.

در اینجا با این سوال روبرو هستیم که آیا طلاق والدین با تربیت ناصحیح فرزندان ارتباط دارد ؟

فرضیه‌ها:

  • بین عدم حضور نظارت والدین و میزان تربیت ناصحیح فرزندان رابطه عکس وجود دارد.
  • بین وجود ناپدری و یا نامادری در خانه و با تربیت ناصحیح فرزندان رابطه وجود دارد.
  • بین طلاق و تربیت نا صحیح فرزندان رابطه معنی‌دار وجود دارد.

سوالات تحقیق

  • آیا بین عدم حضور نظارت والدین و میزان تربیت ناصحیح فرزندان رابطه عکس وجود دارد؟
  • آیا بین وجود ناپدری و یا نامادری در خانه و با تربیت ناصحیح فرزندان رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین طلاق و تربیت نا صحیح فرزندان رابطه معنی‌دار وجود دارد؟

1-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

بررسی علت‌ها، سبب می‌شود که مسئولین مربوط، به چگونگی شکل‌گیری اعمال نابهنجار شناخت پیدا کنند، آنگاه شیوه‌های صحیح و مناسب مبارزه با آنها را جستجو نمایند. لذا اینگونه مطالعات و تحقیقات ضرورت می‌یابند تا کجرویها و جرایم بهتر و عمیق‌تر شناخته شود، منشاء آنها کشف گردد و بالاخره راههای اصلا ح و بازپروری بزهکاران هموار گردد. بالاخره این قبیل کاوش‌هاست که امکان پیشگیری از ابتلاء به انحراف و سقوط استعدادها را در نیروهای انسانی بالقوه جامعه، فراهم می‌سازد و خانواده و دولت، حال و آینده کشور از خسارات مادی و معنوی فراوانی رهایی می‌یابند.

با توجه به اینکه سازندگی فردای جامعه بستگی به نیروی فعال پر شور و سلامت جسمی و روحی نسل نوجوان دارد، لازم است که همه امکانات جامعه را برای پیشگیری و مبارزه و ریشه کن کردن تربیت ناصحیح فرزندان نوجوانان کشورمان به کار بردیم. از طرف دیگر آنچه موجب نگرانی شده است صدمات و لطمات جبران ناپذیری است که بر اثر فروپاشیدن کانون خانواده ایجاد می‌شود، صدماتی که متوجه تمام اعضای خانواده منجمله فرزندان می‌شود. بعد از جدایی برای اکثر افراد یک دوره تضاد و دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی جدید پیش می‌آید که در رفتار خانواده بخصوص فرزندان تأثیر عمیقی می‌گذارد که از جمله آن تربیت ناصحیح فرزندان است.

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید