پایان نامه ارشد: حقوق دفاعی ناشی از فرض بیگناهی برای متهم
پایان نامه ارشد: حقوق دفاعی ناشی از فرض بیگناهی برای متهم
فرض بیگناهی حقهای زیر را برای متهم به ارمغان میآورد:
یکم.نخستین اثر مستقیم فرض بیگناهی نسبت به متهم حق سکوت وی است. او ادعایی مطرح نکرده است تا ناگزیر به اثبات باشد،بلکه طرف مقابل ادعای عدم استحقاق او را از فرض بیگناهی مطرح کرده است. متهم صرفا به دلیل انسان بودن مستحق استفاده از حقهای بنیادین است. دادستان و شاکی مدعی هستند که متهم با اجرای حق خویش به محدودهء ممنوع(حق دیگران یا مصلحت جمعی) تعرض کرده است و باید برای این تعرض بازخواست شود. در مقابل این ادعا،متهم که کماکان پشتگرم به داشتن سلسلهای حق و اعمال آنها ست،میتواند پاسخی ندهد و سکوت پیشه کند.
بر همین مبنا،به نظر میرسد که سکوت متهم را نمیتوان قرینهای دال بر بزهکاری وی قلمداد کرد.زیرا، اعمال حق و استفاده از آن توجیه نمیخواهد و استدلالی نمیطلبد تا متهم دربار? اعمال حق خویش توضیحی بدهد. دقیقا به علت همین نکته است که متهم در طول زمان طرح ادعا و بررسی آن، باید آزادی کامل داشته باشد و نمیتوان آزادی او را در این مدت محدود کرد.[1] که این امر مورد توجه قانونگذار در ماده 197 ق.ا.د.ک قرار گرفته است. «متهم می تواند سکوت اختیار کند در این صورت مراتب امتناع وی از دادن پاسخ یا امضاء اظهارات، در صورت مجلس قید می شود».
دوم.داستان بهعنوان نمایندهء حاکمیت و شاکی ادعای نقض فرض بیگناهی از سوی متهم را طرح میکند. بنابراین، اثبات ادعای خلاف اصل و ظاهر باید متکی به دلیل باشد. متهم صرفنظر از اینکه میتواند سکوت پیشه کند و سخنی نگوید، این توانایی را هم دارد که برای نقض دلایل و استدلالهای طرف مقابل تلاش کند و دلیل معارض ارائه دهد.بهعنوان نمونه،وی میتواند از شهودی که علیه وی شهادت دادهاند، پرسش کند یا شهود معارضی را جهت خنثی کردن اظهارات شهود علیه خود معرفی کند.
سوم. این مجادله مستلزم آن است که هردو طرف جایگاهی همعرض و همشأن و نیز اختیارات یکسانی داشته باشند. و ترجیح دادن یکی از این دو بر دیگری زمینه ایجاد بی عدالتی را فراهم می سازد.
چهارم. ادعای خلاف اصل و ظاهر دادستان او را وادار میسازد که وی یا مقام تحقیق دلایل جمعآوری شده را به صورت شفاف و صریح به متهم تفهیم کند. زیرا، متهم حق دارد که از استدلالهایی که او را به علت بهرهمندی از حقها و امتیازها در معرض بازخواست قرار میدهد،آگاه شود و به آنها اشراف کامل داشته باشد.
پنجم.نظر به اینکه طرف مقابل متهم(یعنی دادستان)مسلح به سلاح فنی حقوقی است و سعی در به کار بردن اصطلاحهای فنی حقوقی دارد،جهت حفظ تعادل قوا، متهم باید از کمک فردی آشنا به اصطلاحهای حقوقی بهرهمند باشد که این دو موضوع مورد توجه قانونگذار در ماده 5 قانون آیین دادرسی کیفری قرار گرفته است.«متهم باید در اسرع وقت از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره مند شود».
خرید و دانلود متن کامل : پایان نامه جایگاه حقوق متهم در قانون آیین دادرسی کیفری جدید
ششم. دادستان جهت اثبات ادعای خلاف اصل و ظاهر خود باید داوری بیطرف و مستقل را که مجهز به فضیلتهای اخلاقی است و ظرفیت روانی و اخلاقی بالایی دارد و از افراد فرهیخت? جامعه محسوب میشود، به اقناع وجدانی برساند که متهم به حق دیگران تعرض کرده یا مصلحت جمعی را نقض کرده است.این مورد را اگرچه نمیتوان جزء حقوق دفاعی محسوب کرد،از آثار غیرمستقیم فرض بیگناهی است و بدون آن،بقی? حقهای شناخته شده برای متهم شعاری بیش نخواهند بود؛ که این موضوع مهم در ماده 3 از قانون آیین دادرسی کیفری مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است «مراجع قضایی باید با بی طرفی و استقلال کامل به اتهام انتسابی اشخاص در کوتاه ترین مهلت ممکن، رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ نمایند و از هر اقدامی که باعث اختلال یا طولانی شدن فرایند دادرسی کیفری می شود، جلوگیری کنند».
لازم به یادآوری است که حقوق دفاعی را حکومت ایجاد نمیکند و حاکمیت نمیتواند با ذکر این موارد در قوانین داخلی بر خودببالد و ادعا کند که متهم را به بهترین شکل مورد حمایت قرار داده است.این حقوق از آثار فرض بیگناهیاند. به تعبیر دیگر،تفسیر و تفصیل فرض بیگناهی حقوق دفاعی است؛ به نحوی که، هم? این حقها را میتوان به فرض بیگناهی فرو کاست. متهم از فرض بیگناهی بهرهمند است و بنابراین، امیتازهای پیش گفته متعلق به اوست و نمیتوان آنها را از وی سلب کرد و حکومتی که چنین حقهایی را به رسمیت نشناسد یا آنها را محدود کند، فرض بیگناهی را نقض کرده و به تبع آن به کرامت ذاتی آدمیان تعرض کرده است. مواردی همچون جلوگیری از دسترسی متهم به پرونده، جلوگیری از حضور وکیل مدافع در مرحل? تحقیقات مقدماتی و عدم تمهید امکانات مادی و معنوی برای استفاده از تضمینهای پیشبینی شده خلاف فرض بیگناهی است
[1]- شمس ناتری،محمد ابراهیم؛همان ص333.