مرگ برنامهریزی شده (آپوپتوزیس)
مرگ برنامهریزی شده (آپوپتوزیس)
مرگ برنامهریزی شده (آپوپتوزیس)
آخرین راه فرار از سرطانی شدن سلولها انتخاب مرگ یا خودکشی برنامهریزی شده (Apoptosis) است. تخریب غشای هسته سیتوپلاسم سلول و ارگانلها منجر به قطعه قطعه شدن سلول میشود که سریعا توسط فاگوسیتها بلعیده و از محیط خارج میشوند، در یک انسان میانگین هر روز 60 بیلیون سلول با مرگ برنامهریزی شده میمیرند همچنین ازدیاد عمل در این مرگ باعث تحلیل بافتها میشود و فقدان عمل موجب تولید سلولهای سرطانی میگردد، عوامل بسیاری سبب تولید این خودکشی سلولی میشود که از آن جمله میتوان به توکسینها، هورمونها، سیتوکینها، اشعه حرارت عفونت ویروسی، کمبود اکسیژن، محرومیت غذایی، ازدیاد کلسیم داخل سلول و نیتریک اکسیدها اشاره نمود، چندیدن ژن در تولید آپوپتوزیس نقش مهمی را ایفا میکنند از جمله: Bim ,Bad Bak ,Bax ,Bcl-XL ,P53 ,Bcl-2 ,Mcl-1 لذل ژن Bcl-2 روی کروموزوم 18q21 قرار دارد که وزن مولکولی پروتئین آن 25 کیلو دالتون و طواش 239 اسید آمینه است این پروتئین فعالیت آنزیمهای کاسپاز را تنظیم میکند. پروتئین Bcl2 باعث رهایی سیتوکروم C از میتوکندریها شده که منجر به فعال شدن کاسپاز 9 و سپس کاسپاز 3 میشود و در نهایت خودکشی سلول رخ میدهد، پروتئین Bcl2 هم منجر به هم در ایجاد و هم در ممانعت از آپوپتوزیس نقش بازی کند لذا همکاری پروتئینهای Mcl-1 و Bcl-2 و Bcl-XL عمل ضد آپوپتوزیس دارنددر حالی که دیگر پروتئینهای Bim ,Bad ,Bak ,Bax در ایجاد آپوپتوزیس نقش موثری را بازی میکند. برای جلوگیری از آپوپتوزیس بایستی از عمل Fas و Bcl-2 جلوگیری کرده و غلظت IAPS را بالا برد، همچنین پروتئین AKT-Kinase باعث بقا زندگی سلولها میشود که از این طریق صورت میگیرد. فسفریلاسیون ژن AKT باعث جلوگیری از عمل Bax شده و پروتئین AKT باعث فعال شدن مولکول IKKA میگردد که این امر باعث فعالیت مولکول NF-KB شده و درنهایت منجر به بیان ژنهایی میشود که ضد آپوپتوزیس هستند مانند Bcl2 (زوو و همکاران[1]، 2003).
2-2-3- علل و عوامل موثر در ایجاد سرطان کلیه
2-2-3-1- علل و عوامل محیطی
در سرطان سلولهای کلیه علاوه بر مواد شیمیایی، پرتوها، امواج کوتاه، ویروسها و باکتریها در تولید سرطان نقش بسزایی دارند. بیشتر عوامل محیطی که تولید سرطان میکنند شامل سیگار کشیدن، مشروبات الکلی، هوای آلوده، رژیم غذایی نامناسب، عدم تحرک و بیماریهای عفونی از این دسته میباشند (پارسا، 1390).
2-2-3-1-1- هورمون Vascular Endothelial Growth Factor (VEGF)
تشکیل عروق جدید یا Angiogenesis یک واقعه اساسی و لازم جهت رشد هم در بافتهای طبیعی و هم در بافتهای سرطانی است که مواد مغزی و اکسیژن لازم را برای رشد را فراهم میکند. نقش عوامل رشد عروقی در آسیب شناسی سرطان به سرعت جای خود را باز کرده است در این بین VEGF از اهمیت فوق العادهای برخوردار است زیرا که نقش آن در ایجاد سرطان از طریق گیرندههای تیروزین کینازی آن ثبت شده است. همچنین (SCF (stem cell factor منجر به تحریک اتوکرین چندین تومور همچون سرطان کلیه، سرطان ریه، نوروبلاستوما، تومور پانکراتیک، کارسینوم کولورکتال میگردد (مارچ و همکاران[2]، 2014).
دانلود متن کامل پایان نامه :
2-2-3- 2- علل و عوامل ژنتیکی
نقصهایی در ژنهایی از جمله Wt1 که یک تنظیم کننده رونویسی ژنهای خاص کلیه است روی بازوی کوچک کروموزوم 11 قرار دارد و همچنین ژن VHL که آن نیز یک تنظیم کننده رونویسی است روی بازوی کوچک کروموزوم 3 قرار دارد به ترتیب سبب ایجاد سندرم ویلمز و سرطان کلیه میگردد از دیگر ژنهای دخیل در سرطان کلیه میتوان نقص در ژنهای MET که یک گیرنده HGF گذرنده از غشا است که بر روی بازوی بزرگ کروموزوم 7 همچنین ژن CDKN1C که یک مهار کننده کینازی را کد میکند که بر روی بازوی کوچک کروموزوم 11 قرار دارد نام برد البته نقص در ژنهای سرکوب کننده توموری نیز سبب ایجاد سرطان کلیه میگردد که توضیح داده شده است (پارسا، 1390). جهش های کلاس یک C-kit که اگزون 8 را درگیر کرده که دومن خارج سلولی C-kit را کد مینماید. جهشهای کلاس دو C-kit که منجر به مهار تمایز در سلولهای بدخیم میگردد اگزون 17 را درگیر میکند، که تایید آن کلید تغییرات بدخیمی سرطان سلولهای کلیه است (مارچ و همکاران[3]، 2014).
[1] . Zhou GP, et al
[2] . Marech, et al
[3] . Marech, et al