پایان نامه ارشد رشته علوم اجتماعی : بررسی رابطه احساس بی هنجاری
پایان نامه ارشد رشته علوم اجتماعی : بررسی رابطه احساس بی هنجاری -آنومی- با امکان کنش ارتباطی
عنوان پایان نامه :
بررسی رابطه احساس بی هنجاری -آنومی- با امکان کنش ارتباطی
یک صفحه از متن پایان نامه فقط برای نمونه :
5-2- تبیین یافتههای توصیفی
مطابق یافته های توصیفی مشاهده شد که میانگین نمره احساس بیهنجاری و ابعاد آن درحد متوسط است. این یافته بدان معنا است که احساس بیهنجاری و ابعاد آن مسئلهای است به نسبت فراگیر. این یافته با یافتههای رفیعپور (1378) و همچنین حسنوند و دیگران (1389) و همچنین تحقیقات جدیدتر مانند حیدری و دیگران (2014) در مورد احساس بیهنجاری همخوانی دارد. دیگر یافته توصیفی مربوط به حد متوسط امکان کنش ارتباطی در بین پاسخگویان است. این یافته حاکی از آن است که وضعیت امکان کنش ارتباطی در بین افراد پاسخگو در وضعیت مطلوبی نیست و موانعی جدی در راه کنش ارتباطی وجود دارد. یافته توصیفی همخوان با ادعاهای نظری متفکرانی است که در این حیطه به تفسیر آرای هابرماس پرداختهاند مانند هث(2002).
یافته های توصیفی نشان دادند که احساس بی هنجاری و عدم امکان کنش ارتباطی هردو در سطحی متوسط شیوع دارند. تبیین این یافته بدین ترتیب ممکن است که مطابق با پژوهشهائی منجمله رجبزاده و کوثری(1382) همچنین رفیعپور(1378) و نبوی و علامه(1392) بیهنجاری مسالهای اجتماعی است که در سطوح مختلف فردی، گروهی و سازمانی اعمال اثرمی کند و انسجام اجتماعی را تحت تاثیر قرارمیدهد. همچنین شیوع حدمتوسط احساس بیهنجاری با توزیع امکان کنشارتباطی به عنوان یکی از نمودهای انسجام اجتماعی همارزی دارد که در یافتههای استنباطی تحلیل و تفسیر خواهدشد.
5-3- یافتههای استنباطی
در این بخش ابتدا تلاش میشود تک تک فرضیات به صورتی مجزا تبیین شود و سپس با نظر به الگوی تبیین این فرضیات مدل نهایی و نظام فرضیات در یک کل واحد مورد بررسی قرار گیرد .
5-3-1- تبیین فرضیه اصلی
فرضیه اصلی پژوهش ادعای وجود رابطه معنادار بین احساس بیهنجاری و کنش ارتباطی را داشت. ضریب همبستگی بین دو متغیر معنادار است و بدین معنا است که با بالا رفتن احساس بیهنجاری امکان کنش ارتباطی در بین پاسخگویان پایین می آید. این یافته بدین معنا است که احساس بیهنجاری وقتی بالا میرود امکان کنش ارتباطی پایین میآید. از آنجا که وضعیتهای ساختاری و وضعیت زیست جهان مطابق نظر هابرماس بر امکان کنش ارتباطی اولویت هستیشناختی و علی دارد میتوان ادعا کرد که شرایط بیهنجار چه در قالب بیهنجاری ساختاری باشد (سطح کلان) و چه در قالب احساس بیهنجاری (سطح خرد) تقدم هستیشناختی بر شرایط کنش دارد. همانطور که در فهم هابرماس از کنش ارتباطی مشاهده میشود استثمار زیستجهان به دست عقل ابزاری مانع ارتباط و گفتگو و تحقق عقلانیت ارتباطی است. مروری بر رویکرد مرتون و دورکیم به مسئله بیهنجاری که در فصل دوم بدان پرداختیم نشان میدهد که این دو متفکر بیهنجاری را بستری برای خودمحور شدن افراد و گریز از پیوندهای اجتماعی میدانند. دورکیم در کتاب تقسیمکار عمل انسانی را خودمدارانه و خودخواهانه میداند و بیهنجاری را شرایطی میداند که امیال انسان در آن سیری ناپذیر میشود. مرتون نیز وضعیت بیهنجار را محصول غلبهی آرزومندیهایی میداند که آنها را به رؤیای آمریکایی تعبیر میکند. در این شرایط از نظر متفکران بیهنجاری چیزی که آسیب میبیند همان انسجام و پیوندهای اجتماعی است. انسجام و همبستگی اجتماعی که منجر به اهداف و ارزشهای مشترک و تعادل جامعه میشود. این مضمون بعدها به عنوان سرمایه اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت که یکی از عمدهترین شاخصهای آن میزان ارتباطات و مشارکت افراد است. لذا با نظر به شاخصههای بیهنجاری که در معنای عام ویرانگر پیوندهای اجتماعی و بدبینی به اجتماع است میتوان نتیجه گرفت که مانعی بر سر راه کنش ارتباطی است. در این معنا یافتهی حاضر در قالب فرضیه کلی با ادبیات نظری و تجربی که مرور شد همخوانی دارد.
دانلود رایگان فایل دموی این پایان نامه(فقط حاوی ده صفحه از صفحات پایان نامه با فرمت ورد):
بررسی رابطه احساس بی هنجاری -آنومی- با امکان کنش ارتباطی